آتلیه
بالاخره جمعه 14 تير وقت آتليه گرفتم و رفتيم دليل اين همه به تاخير انداختنش هم اين بود كه تو از لباس عوض كردن خيلي بدت مياد و خب وقتي بري آتليه بايد چند دست لباس عوض كني بگذريم؛ بالاخره اون روز گذشت و عكسا هم به نظرم خوب شد البته بايد تحويل بگيرمشون بعد قضاوت كنم ! نكته قابل توجهش هم اين بود كه وقتي آماده شدي واسه عكس اولش يه خانوم عكاس شروع كرد به عكس گرفتن و تو اصلا همكاري نميكردي ، حتي نگاهش هم نميكردي! اما بعد از يه مدتي كه آقاي عكاس اومد و بهت گفت ستايش خانوم ميخواي من ازت عكس بگيرم خنده نشست روي لباي خوشكلت! در كمال تعجب خيلي خوب باهاش همكاري كردي البته تعجب كه چه عرض كنم ؟ از همون اولش هم هميشه رابطه ت با آقايون خيلي بهتر بود! ...
نویسنده :
مامان فرشته کوچولو
11:41