ستايشستايش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

ستایش فرشته کوچولوی ما

آتلیه

بالاخره جمعه 14 تير وقت آتليه گرفتم و رفتيم دليل اين همه به تاخير انداختنش هم اين بود كه تو از لباس عوض كردن خيلي بدت مياد و خب وقتي بري آتليه بايد چند دست لباس عوض كني بگذريم؛ بالاخره اون روز گذشت و عكسا هم به نظرم خوب شد البته بايد تحويل بگيرمشون بعد قضاوت كنم ! نكته قابل توجهش هم اين بود كه وقتي آماده شدي واسه عكس اولش يه خانوم عكاس شروع كرد به عكس گرفتن و تو اصلا همكاري نميكردي ، حتي نگاهش هم نميكردي! اما بعد از يه مدتي كه آقاي عكاس اومد و بهت گفت ستايش خانوم ميخواي من ازت عكس بگيرم خنده نشست روي لباي خوشكلت! در كمال تعجب خيلي خوب باهاش همكاري كردي البته تعجب كه چه عرض كنم ؟ از همون اولش هم هميشه رابطه ت با آقايون خيلي بهتر بود! ...
30 مهر 1392

اثر هنري دستاي كوچولوت

ميخوام عكس چند تا از نقاشي هاتو بزارم يه روز یهویی دیدم صدام زدي ديدم يه آدمك كشيدي........ منم کلی قربون صدقه ت رفتم............ بعد دیگه تند تند خانوادگی میکشیدي....... سه تا میکشیدي و میگفتي این مامان این باباش و اینم بچش !......... و حتی 6-7 تا کنار هم برام خيلي جالب بود كه يهويي اينا رو كشيدي چند روز بعد هم يه روز که سر کار بودم بابا مهدي زنگ زد که دوربینو کجا گذاشتی؟ .........گفتم واسه چی میخوای؟! گفت میخوام از نقاشی ستایش عکس بگیرم( بس که من از نقاشی هات عکس گرفتم نقاشی که کشیده بودي به بابا گفته بودي از نقاشیم عکس بگیر ههههه) بعد رفتم خونه عکس نقاشیتو دیدم مستر بین و خرسش !!!!!!!!! من که...
16 مهر 1392

دختر 5/2 ساله من

چي بگم از اين روزا؟ كه دارن ميگذرن مثل برق و باد و تو داري بزرگتر ميشي و البته عزيزتر ... عاشق كارتونهاي تام و جري و پلنگ صورتي و پسر شجاع و بره ناقلا هستي عاشق تامي شدي، هاپويي كه توي ميدون باهاش دوست شدي! عاشق برنامه نقاشي نقاشي هستي و تا شروع ميشه بايد حتما بلند شي و باهاش شروع كني به پريدن و دست زدن و خوندن و همه شعرش هم خودت حفظي و ميخونيش، حتي صحبت هاي گوينده شو !!  ديگه شبا هم پوشك نميشي البته حدودا دو ماه ميشه رنگ آميزيت بهتر و دقيق تر شده و وقتي داري نقاشي هاتو رنگ ميكني آگاهانه مواظبي كه از خط بيرون نزنه و با خوشحالي هم موفقيتتو بهم اعلام ميكني : مامان حكيم جووووووون بب...
10 مهر 1392

چند تا عكس از قديما.....!!!!

الان كه داشتم عكساي پست عيد 92 رو اضافه ميكردم چند تا عكس ديدم ازت....... كه مال قبلناست! همينجوري دلم خواست به وبلاگت اضافه شون كنم اين عكس چيه؟ عكس دختر كوچولوي منه كه ميره و توي كابينت قايم ميشه ! كه مال شهريور پارساله اينم عكس لالا دادن عروسكت....  و اينم دو تا عكس از اونروزي كه خونه بازيتو برات خريديم ........چقدر ذوق كردي اينم چند تا عكس از روزي كه رفته بوديم شهروند و تو سختتتتتتتت مشغول تميزكردن ماشينت شده بودي!!   البته عكسا با موبايله ......... شرمنده ي كيفيت ! ...
10 مهر 1392
1